در این محتوا قصد داریم تا شما عزیزان را با بسیاری از اطلاعات و قوانین در رابطه با درخواست صدور اجراییه آشنا کنیم.
چگونه درخواست صدور اجراییه کنیم؟
صدور اجراییه به این معناست که قبل از آنکه در رابطه با حکم صادر شده، عملیات اجرایی آغاز شود، میبایست اجراییه آن حکم صادر شود. فرض کنید در آخرین جلسه رسیدگی به یک پرونده، رای به نفع شما صادر شود. آیا فردی که حکم علیه او صادر شده است، با میل و رغبت حکم را اجرا میکند؟ بنابراین، قانون توسط صدور اجراییه، کار را آسان میکند.
براساس ماده 4 قانون اجرای احکام مدنی، اجرای یک حکم با صدور اجراییه امکان پذیر است مگر آنکه قانون، ترتیب دیگری تعیین کند. برای اجرای احکام قضایی، میبایست طرفی که حکم به نفع او صادر شده، درخواست صدور اجراییه کند. زیرا صدور حکم از طرف دادگاه به معنای پایان کار نیست. برای به اجرا درآمدن حکم صادر شده، شخصی که حکم به نفع او میباشد، باید درخواست کند تا حکم به اجرا درآید. دادگاه نیز پس از بررسی درخواست خواهان(محکوم له) و اطمینان از به قطعیت درآمدن حکم، اجراییه را صادر میکند. البته در مواردی لزومی به صدور اجراییه نیست.
صدور اجراییه تنها برای احکام صادر شده از طرف دادگاه نیست. آرایی که سایر مراجع قضاوتی(مانند مراجع حل اختلاف کارگر و کارفرما و …) نیز صادر میکنند به همین سبک اجرا میشوند. بر طبق قانون اساسی، اجراییه انواع مختلفی دارد که از جملهی آنها میتوان به اجراییه دادگاه، اجراییه ثبتی و اجراییه مالیاتی اشاره کرد. پس از آنکه مدیر دفتر، برگهی صدور اجراییه را تهیه و به مهر دادگاه رسانید، چند نسخه از آن تهیه میشود. اجراییه در سه نسخه صادر میشود؛ یک نسخه در پرونده دعوا، یک نسخه به محکومعلیه و نسخهی دیگر نیز در پرونده اجرایی، بایگانی میشود. تعداد برگههای اجرائیه، مانند دادخواست، به تعداد کسانی که در دادگاه محکوم شدهاند، میباشد.
دادخواستهایی که نیازی به صدور اجراییه ندارند
همانگونه که پیشتر نیز به آن اشاره کردیم، در برخی از موارد، نیازی به صدور اجراییه نیست. این موارد عبارتند از:
- براساس مادهی 4 قانون اجرای احکام مدنی، در مواردی که حکم دادگاه، تنها برای اعلام حکم باشد و مستلزم انجام عملی از طرف محکوم علیه نباشد(مانند اعلام اصالت یا بطلان سند و …) اجراییه صادر نمیشود.
زمانی که طرف دعوا، سازمانها و موسسات دولتی و وابسته به دولت نباشد، اما اجرای حکم به وسیله آنها صورت میگیرد نیز صدور اجراییه لازم نیست. فرض کنیددادگاهی حکم به افراز یک ملک مشاعی میدهد، این حکم توسط اداره ثبت اجرا میشود. در این حالت، ادارهی ثبت، خوانده دعوی یا سازمانی که علیه او اجراییه صادر شده باشد، نیست.
به موجب ماده 175 قانون آیین دادرسی مدنی، اگر رای صادره در جهت رفع تصرف عدوانی و یا مزاحمت یا ممانعت از حق باشد نیز نیازی به صدور اجراییه نیست. زیرا که بلافاصله به دستور مرجع صادر کنندهی حکم، دادگاه یا ضابطین دادگستری، آن را اجرا خواهند کرد. حتی درخواست تجدیدنظر مانع اجرای حکم نمیشود.
قرارهایی مانند تامین خواسته و دستور موقت نیز احتیاجی به صدور اجراییه ندارند.
مراحل اجرای حکم، از قبل تا بعد از صدور
اجرای حکم در دادگاههای ایران دارای شرایط و مراحل خاصی است.
- اولین مرحله، ایجاد اختلاف بین طرفین دعواست و از آنجایی که طرفین نمیتوانند دعوا را به صورت مسالمت آمیز حل کنند، باید طرح دعوا در دادگاه مطرح شود.
- سپس دادخواستی با کمکمشاوران و متخصصان تهیه و در دادگاه ثبت میشود.
- دادگاه نیز براساس شواهد موجود به دادخواست رسیدگی میکند.
- سپس دادگاه نظر خود را در قالب یک حکم صادر میکند.
- پس از آن نوبت اجرای حکم است.
- معمولا کسی که حکم علیه او صادر شده، حکم را با میل و رغبت اجرا نخواهد کرد. در این صورت شخص خواهان، با مراجعه به نیروی دولتی برای اجرای حکم اقدام میکند. توجه داشته باشید که صدور اجراییهبر عهدهی نخستین دادگاه(دادگاهی که دادخواست اولیه به آن داده شده و رای اولیه را صادر نموده) میباشد. اگر رئیس دادگاه پس از بررسی دادخواست و پیوستهای آن، شرایط برای صدور اجراییه مساعد بداند، اجراییه صادر خواهد شد.
- مدیر دفتر دادگاه اجراییه برگههای چاپی مخصوصی را تنظیم کرده به مهر دادگاه میرساند. نسخههایی از این اوراق همانگونه که پیشتر نیز اشاره کردیم، در اختیار طرفین قرار میگیرد.
اجراییه تحت شرایط خاصی صادر میشود. از جمله شرایط اجرای حکم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تقاضای صدور اجراییه از طرف محکوم له.
- ابلاغ حکم به محکوم علیه، وکیل یا قائم مقام او.
- معین بودن موضوع حکم صادر شده.
- قطعی بودن حکم صادر شده.
فرم درخواست مشاوره
مرجع دارای صلاحیت صدور اجراییه و مهلت ارائه دادخواست اعسار
همانطور که در بالا نیز اشاره کردیم، نخستین دادگاه، اجراییه را صادر میکند! حتی اگر دادگاه تجدیدنظر حکمی صادر کرده باشد. اگر نسبت به حکمی که دادگاه بدوی صادر میکند، در دیوان عالی کشور فرجامخواهی شود و این دیوان نیز حکم صادر شده را نقض کند! پرونده مجددا به شعبهی دیگری از دادگاه بدوی یا دادگاهی هم تراز آن ارسال میشود. حکمی که این دادگاه صادر میکند، قطعی است. اما جالب است بدانید که در این حالت، اجراییه را همین دادگاه اخیر صادر میکند نه آن دادگاه اولیهای که حکم را صادر کرده است. اگر نسبت به حکمی که از سوی دادگاه تجدیدنظر صادر شده، اعاده دادرسی درخواست، و حکمی صادر شود، دادگاه بدوی صلاحیت صدور اجراییه را دارد نه دادگاه تجدیدنظر. سازش نامهها نیز به همین شکل ارائه میشوند.
در صورتی که شخص مدیون بازداشت نشده باشد و یا دسترسی به او امکان پذیر نباشد، پس از قطعی شدن حکم و صادر شدن اجراییه، دادگاه 10 روز به محکومعلیه فرصت میدهد تا مفاد حکم را اجرا کند. در صورت سر باز زدن از اجرای حکم توسط محکوم علیه، حکم جلب وی صادر خواهد شد. حتی در برخی از قوانین، این بازهی زمانی 1 ماه در نظر گرفته شده است. اگر شخص محکومعلیه ظرف این مدت، دادخواست اعسار(عدم توانایی مالی یا عدم دسترسی به اموال و یا در مضیقه بودن) خود را به دادگاه اثبات کند، دیگر نمیتوان او را حبس کرد.
آیا بعد از چند سال نیز میتوان مجددا پرونده اجرایی را به جریان انداخت ؟
طبق مادهی 34 قانون اجرای احکام مدنی، با صدور حکم، اصل فوریت اجرای آن، از جمله اصول حاکم است. به عبارتی حکم، لازم الاجرا خواهد بود. همچنین محکوم علیه مکلف است ظرف مهلت 10 روز، حکم را اجرا کند. براساس مادهی 24 نیز دادورز بعد از شروع اجرای حکم نمیتواند روند پرونده را تعطیل، قطع و یا به تاخیر بیندازد. مگر آنکه به موجب تصمیم دادگاه این عمل انجام گیرد. از جمله مواردی که سبب تاخیر در فرآیند اجراییه میشود، عبارتند از:
- صدور قرار دادگاه مبنی بر تاخیر اجرای حکم، صدور قرار قبولی دادخواست واخواهی و تجدیدنظر.
- زمانی که محکوم له از همکاری در مرحله فرجام خواهی خودداری نماید.
- اعاده دادرسی.
- صدور حکم تاخیر اجراییه برای رفع اختلاف میان طرفین.
- رضایت کتبی محکوم له برای تعطیل کردن روند پرونده.
با توجه به تمامی این مطالب و به موجب مادهی 168 قانون اجرای احکام مدنی، اگر از تاریخ صدور اجراییه بیشتر از 5 سال بگذرد و محکوم له صدور اجراییه را دنبال نکند! اجراییه بلااثر تلقی خواهد شد و دیگر قابل وصول نخواهد بود. اما توجه داشته باشید، تنها در صورتی که اجرای حکم به هر دلیلی در این مدت 5 ساله امکان پذیر نباشد! محکوم له میبایست برای دریافت صدور اجرائیه جدید اقدام نماید. در این حالت تاثیر گذشت زمان در دادخواهی محکوم له از میان خواهد رفت.
ماده 10 اجرای احکام مدنی اعلام میدارد، اگر محكوم عليه قبل از صادر شدن اجرائيه، فوت و یا از اعمال حقوقی منع شود؛ اجرائيه به قيم، ولي، امين، وصي، ورثه و يا مدير تركهی وی ابلاغ ميشود. اما زمانی که حجر يا فوت محكوم عليه بعد از ابلاغ باشد، مفاد و عمليات اجرائيه از طریق اخطاريهای به افراد مذکور ابلاغ خواهد شد.
اجرای احکام مالی
اگر موضوع حکم صادر شده، اموال عین منقول یا غیر منقول باشد و امکان تسلیم آن به محکومله وجود داشته باشد، دادورز عین مال را به وی باز میگرداند. در این حالت اگر کسری یا نقصانی در مال وجود داشته باشد، محکومله میتواند طی دادخواستی نسبت به محکومعلیه، خسارت وارده را مطالبه کند. محکومعلیه نیز 10 روز فرصت دارد تا با میل و رضایت رای را اجرا کند! در غیر این صورت دادورز رای را به اجرا در خواهد آورد.
در این مرحله میان اجرای حکم برای احکام مالی و غیر مالی تفاوتهایی وجود دارد. حتی در اجرای احکام مالی، میان اموال منقول و غیرمنقول هم تفاوتهایی هست. این تفاوتها و بسیاری از نکات مربوط به این مشکلات در قانون اجرای احکام مدنی در نظر گرفته شدهاند.
اجرای احکام غیرمالی
پرداخت هزینههای صدور اجراییه
آخرین مرحله، پرداخت هزینههای صدور اجراییه است. پس از ارجاع حکم اجراییه به مامور مربوطه(مدیر اجرایی حکم)، اجرائیه، تقاضا و کلیه برگهای مربوطه در پروندهای بایگانی میشوند. این پرونده که به آن پروندهی اجرایی دعوا میگویند( جدای از پرونده مربوط به دعواست) سبب ایجادِ ابلاغیه اجرایی میشود. مقررات حاکم بر ابلاغ اجراییه نیز مطابق مقررات آیین دادرسی مدنی خواهد بود. سپس برگههای اجرائیه به محلی که در پروندهی دادرسی ذکر شده است، ابلاغ خواهد شد.
درود و سپاس+ توضیحات مفید بود و کاربردی
از لطف شما ممنونیم